گویند:دوست داشتن برتر از عشق است!!!!!!!؟؟؟؟؟
عشق یک جوشش کور است و پیوندی از سر نابینایی. اما دوست داشتن پیوندی است خودآگاه و از روی بصیرت روشن وزلال. عشق بیشتر از غریزه آب می خورد. هر چه که از غریزه سر می زند بی ارزش است و دوست داشتن از روح طلوع می کند و تا هر جا که یک روح ارتفاع دارد، دوست داشتن نیز همگام با آن اوج می گیرد.
عشق در غالب دلها ، در شکلها و رنگهای متشابهی ، متجلی می شود و دارای صفات و حالات و مظاهر مشترکی است. اما دوست داشتن در هر روحی جلوه خاصی از خود به نمایش می گذارد.
عشق با شناسنامه بی ارتباط نیست و گذر فصلها و عبور سالها بر آن اثر می گذارد، اما دوست داشتن در ورای سن و زمان و مزاج زندگی می کند. عشق طوفانی و متلاطم است اما دوست داشتن آرام و استوار و پر وقار است و سرشار از نجابت. عشق با دوری و نزدیکی در نوسان است و اگر دوری به طول انجامد ضعیف می شود . عشق جوششی یک جانبه است و از این رو همیشه اشتباه می کند و در انتخاب به سختی می لغزد و یا همواره یکجانبه است و می ماند و گاه میان دو بیگانه نا همانند ، عشقی جرقه می زند و چون در تاریکی است و یکدیگر را نمی بینند ، پس از انفجار این صاعقه است که در پرتو روشنایی آن ، چهره یکدیگر را می توانند دید و در اینجاست که گاه ، پس از جرقه زدن عشق، عاشق و معشوق که در چهره هم می نگرند ، احساس می کنند که همدیگر را نمی شناسند و بیگانگی و نا آشنایی پس از عشق فراوان است.
اما دوست داشتن در روشنایی ریشه می بندد و در زیر نور سبز می شود . در حقیقت ، در آغاز دو روح خطوط آشنایی را در سیمای همدیگر می خوانند و پس از آشنا شدن است که خودمانی می شوند و ممکن است که دو نفر در عین رودربایستی ها احساس خودمانی بودن بکنند و این حالت به قدری ظریف و فرار است که به سادگی از زیر دست احساس می گریزد و سپس طعم خویشاوندی از سخن و رفتار و آهنگ کلام یکدیگر احساس می شود.
عشق جنون است و جنون چیزی جز خرابی و پریشانی فهم و اندیشه به بار نمی آورد. اما دوست داشتن ، در اوج معراجش ا زسر حد عقل فراتر می رود و فهم و اندیشه را از زمین بلند می کند و با خود به قله اشراق می برد.
عشق زیبائیهای دلخواه را در دوست می آفریند و دوست داشتن زیبائیهای دلخواه را در دوست می بیند و می یابد.
عشق یک فریب بزرگ و قویست و دوست داشتن یک صداقت راستین ، صمیمی ، بی انتها و مطلق.
عشق در دریا غرق شدن است و دوست داشتن در دریا شنا کردن.
عشق بینایی را می گیرد و دوست داشتن بصیرت می بخشد.
دکتر علی شریعتی
نویسنده: عبد رو سیاه(جمعه 87/1/23 ساعت 7:1 صبح)